عهدی که با من بستی هیچ ؛ بهانه ی نیامدنت چیست !؟
فرصت زیر یک سقف ماندن از دست رفت... از وقــتی رفــتی رفتنت_ یک شب... با تو , نا آرامم و عاشق ! دل سپردن به تو ... دیروز در تو متولد شدم دنیا گاه به اندازه ی قلب توست _
"یا چتر باز نشد"
یا باران بند آمد....
هــر روز شعــرهــایــم
کــوتــاهتــر می شــوند ....
یــادت هســت گفتــم!؟
نفســم به شعــرهــایــم بــنــد اســت...
آنقدرها هم که فکر میکنی _
فاجعه نیست !
من مثل بیدهای مجنون _
ایستاده می میرم ...
یک شهر ...
یک پنجره باز ...یک "من"
و این "من " پشت پنجره عجیب هوایت را کرده...
و تو شاید در جایی دیگر...!
پشت یک پنجره بسته ی دیگر...
قفس تنگ آغوشت را با دیگری پر میکنی ...
نمیدانم چرا؟؟!!
تمام چیزهایی که دوست دارم مال دیگران میشود!!
بی تو , بی قرارم و تنها !
چاره !؟
امروز در تو مردم
دنیا فقط دو روز است ...!
آنقدر کوچک که حتی ،_
گنجایش عشق مرا ندارد
وگاه آنقدر وسعت دارد _
که من و نهایت عشقم در آن گم می شویم !
قلبت را به تمامی وسعتها بگشا _
تا از عشق لبریزش کنم
ای تو ، ...
Design By : Night Skin |