بهتون تعظيم ميكنم و حرمت واژه هاتون رو به قداست بهشتي بودنشان ميستايم ... و اين به قول استاد ارادت باشد يا احترام يا هر چيز ديگر تفاوت نميكند مهم اين است كه در اين سرزمين غريب داشتن چند آشنا غنيمتي است بزرگ !
عقربه ساعت 20 را نشانم ميدهد . من اما تنها نيستم ... خدا هم با من است و تيك تاك ساعت . كه به من ميگويند: ستاره ها را ببين! اين همه ستاره ... واي از من كه چقدر پرم از ديدار اين همه آشنا و ... و باد ! اين هميشه ي همراه كه گهگاه سرك ميكشد روي گونه هاي من ... خوب ميدانم ! ميدانم كه پيامي سبز دارد يا سپيد نميدانم ... همين كه با من است كفايت ميكند ... من اينجا هستم و در آن پايين آدمكهايي كه در هم ميلولند ... ميخزند ... و من همه ي شوقم دستهايم تا خدا ميبرم بلا ... سلام الهي همه را در پناه خود جاي ده ... ميبيني من بدون تو در تنهاي مينويسم و با دگران به شوق گفتگو ميكنم ... حاصلش هم همين آشناهاي همشه ي تاريخند كه ميآيند و تنهايي را پر ميكنند . پس حالا كه رفتي برو.